چیزی درباره گرفتن بهترین تصمیم برای مسیر شغلی میدانید؟
استعدادیابی شغلی یکی از مهمترین معیارها برای کارجویان در انتخاب شغل است. از آنجایی که چشماندازهای صنعت همچنان در حال تغییر و تحول هستند، لازمهها و انتظارات پیرامون نقشهای تیم نیز طبیعتا تغییر میکنند. حتی اگر در این راستا به طور مداوم رزومهها و مراجع برجسته و درجه یک دریافت میکنید، باید راههای دیگری برای تشخیص دادن اساسیترین و اصلیترین اجزای لازم برای موفقیت شغلی را پیدا کنید.
مردم ما در حالی که نسلها است برای کمک به هدایت مسیرهای شغلی خود نظرسنجیهای شغلی انجام میدهند؛ اما کارفرمایان اکثرا از اطلاعات همانند و یکسان برای کمک به تصمیم گیری درباره اینکه چه کسی را میخواهند استخدام کنند، استفاده نمیکنند.
حال باید بدانید که به لطف کریستو فرنای، استاد روانشناسی در دانشگاه ایالتی بولینگ گرین توانسته است برای هر دو طرف معادله ارتباط واضحی از طریق نظریه هالند پیدا یا همان تست شخصیت شناسی شغلی پیدا کند.

تست هالند چیست؟
دکتر جان ال هالند یک روانشناس بود که در اواسط دهه 1900 فعالیت میکرد. او در دهه 1950 بیشتر به دلیل توسعه دادن یک سیستم طبقهبندی مشاغل شناخته شد و شهرت پیدا کرد و توانست تست استعدادیابی شغلی را ابداع کند. دکتر هالند 6 دستهبندی گسترده را ارائه داد که امکان طبقهبندی مشاغل از طریق این دستهبندی فراهم بود. این نظریه راهی را پیش روی افراد قرار میدهد تا بتوانند باتوجه به علایق و انگیزههای کاری خود، یکی از دستهبندیها را برای خود انتخاب کنند؛ یعنی در اصل این امکان را به آنها میدهد تا براساس علایقه و سلیقه خود، شغل مورد نظرشان را برگزینند.
اهمیت علاقه در مسیر شغلی
علاقه اولین راهنما برای مشخص کردن مسیر شغلی و نیز استخدام در سازمانها به حساب میآید. تجربه نشان داده است که افرادی که به شغل خود علاقه دارند، بسیار بهتر و متداومتر از افرادی که به شغل خود علاقه ندارند عمل میکنند و در کسب و کار خود موفقتر هستند؛ این موفقیت را میتوان مدیون تست تمایلات شغلی هالند دانست.
حال چگونه باید متوجه شویم که افراد به شغلی که فرصت کار در آن را دارند، علاقهمند هستند؟
طبیعتا خیلی از ما اینطور تصور میکنیم که اگر فردی در یک زمینه شغلی درخواست داده است، بنابراین به آن علاقه دارد. اما سوال اصلی این است که آیا واقعا به آن شغل علاقه دارند؟ یا فقط به این خاطر که بدون شغل و بیکار نباشند درخواست دادهاند؟
آیا عدم علاقه به شغل موجب کاهش عملکرد میشود؟
شاید این انتخاب شغلی اندک پولی برای فرد به همراه داشته باشد ولی به صورت کلی روی عملکرد کسب و کار و شرکت اثر منفی و مخرب میگذارد؛ زیرا اغلب آنها عملکردی ضعیف به شرکت ارائه میدهند و این شرکتها به شدت درگیر اصلاح نرخ گردش مالی افت کرده هستند؛ نکتهی مهمی که وجود دارد با ارزیابی تیمی نیز می توان با شناخت کارکنان، مسیر رشد آنها را پیشبینی کرد.
در سال 2011 رابرت هاف یک نظرسنجی ارائه داد که دو عامل رایج و مشکوک در استخدامهای ناموفق را شامل میشد. این دو عامل عبارتاند از
- تطابق ضعیف عملکردها
- مهارتها و اهداف نامشخص
حال باید بدانید که آزمون رغبت سنجی شغلی هالند میتواند این دو عامل را برطرف کند و به شما در استعدادیابی شغلی مثل یک راهنما کمک کند.
کسب و کار مورد نظر باید روی مهارتها و عملکردهای شناختی داوطلبان مانور دهد و با شناسایی درست از طریق تست استعدادیابی شغلی به پیشرفت روند کاری کمک کند.
آیا تست هالند میتواند در انتخاب مسیر شغلی کمک کند؟
چیزی که به شما در انتخاب مسیر شغلی کمک میکند، تست شخصیت شناسی شغلی هالند است و شما میتوانید از طریق این تست شاهد پیشرفتهای قدرتمندی در تصمیم گیریهای استخدام باشید. تست هالند اغلب به دلیل ارزیابی سادهای که دارد بسیار کم مورد استقبال افراد قرار میگیرد؛ زیرا افراد فکر میکنند که چون مردم و مشاغل پیچیده هستند، راه ارزیابی نیز باید پیچیده باشد ولی درواقع این موضوع باعث شده تا تست هالند مانند الماس بدرخشد و کار شما را در برابر پیچیدگیها ساده کند و یکی از معیارهای استعدادیابی شغلی به حساب آید.
شغلهایی که افراد دارند و انتخاب میکنند درواقع ترکیبی از علایق آنها است که ملاک سنجش آن نیز تست استعدادیابی شغلی است.
هنر
این افراد خالقان دنیای کسب و کار هستند. آنها با ایدهها و ابزار موجود عشق و انگیزه میدهند. بیشتر این افراد در زمینه هنرهای تجسمی و طراحی، اجرا، موسیقی، نوشتن یا زبان مهارت دارند.
اجتماعی
اینگونه افراد را در هر کسب و کاری میتوان پیدا کرد. انگیزه آنها کمک به دیگر اعضای تیم است. این افراد تمایل بالایی به ایجاد ارتباطات بین فردی دارند و از طریق آموزش و مراقبت از مردم، جهان را به مکانی بهتر تبدیل میکنند. این افراد بیشتر علاقه دارند تا در زمینههای تدریس، مشاوره، منابع انسانی و سایر صنایع فعالیت کنند.
موضوعاتی که میتوانند این دسته از افراد را تقویت کنند شامل مواردی همچون کار تیمی، تقسیم مسئولیتها، آموزش، خدمات اجتماعی و حل مشکلات از طریق بحث درباره تجارب و احساسات است.
داشتن مشارکت یعنی ایجاد رضایت و طول عمر بیشتر برای کسب و کار شما که تمام اینها از طریق آزمون رغبت سنجی شغلی هالند امکانپذیر است.
کارآفرین
اینها نقش متقاعد کنندگان را در محل کار ایفا میکنند. انگیزه اصلی آنها متقاعد کردن، تاثیرگذاری و غالبا رهبری است. آنها سعی میکنند با نفوذ بیشتر در بین دیگر اعضای تیم نقش کسانی را بازی کنند که تصمیمات سخت میگیرند و دیگران را نیز به سمت رسیدن به این اهداف هدایت میکنند.
این افراد بیشتر تمایل دارند تا در زمینههای تجاری، سیاسی، کارآفرینی و رهبری فعالیت کنند. ازجمله دیگر زمینههایی که میتوانند اینگونه افراد را در مسیر اهدافشان راضی و سازنده نگه دارند عبارتاند از ایجاد انگیزه، رهبری گروهها، استراتژی، ارائه سخنرانی، متقاعد کردن، سرگرم کردن مشتریان، بازاریابی و یافتن منابع سود. اگر میخواهید افراد کارآفرین را در حیطه کاری خود پیدا کنید، از طریق تست رغبتسنجی شغلی هالند اقدام کنید.
متعارف ها
گروه آخر در کسب و کارها سازمان دهندگان هستند. آنها با ایجاد نظم و ساختار بسیار علاقه دارند. ارائه دادن بسیار حرفهای نتایج قابل پیش بینی و بسیار دقیق که انتظارات را برآورده میکند، محرک اصلی مهارتهای سازماندهی آنها است. این افراد با یک سری وظایف و علایقی که دارند میتوانند به راحتی آینده شغلی کسب و کار شما را به وسیله هالند تامین کنند؛ این وظایف عبارتاند از تجزیه و تحلیل دادهها، کار کردن با اعداد، مدیریت کردن سیستمها یا فرآیندها و ایجاد نظم و حفظ ساختار کلی کسب و کار.
جمع بندی
در آخر اگر میخواهید کسب و کار با چارچوب بسیار محکم و منظم با افرادی مفید و سودمند در حوزه شغلی خود داشته باشید از آزمون رغبت سنجی شغلی هالند بهره بگیرید تا بتوانید آیندهای مطلوب برای کار خود رقم بزنید. یکی دیگر از عواملی که میتواند برای سازمانها کاربردی باشد، شناخت ارزشهای سازمانی است که هم در جنبهی فردی به کارکنان کمک میکند ارزشهای شخصی خود را کشف کنند و هم در جنبهی سازمانی موجب شناسایی ارزشهای سازمانی میشود.